آخرین محتوا توسط faezeh_44

  1. faezeh_44

    ✍مقاله آموزشی ▤ وداع با رویا

    وداع با رویا مقدمه رویا ها نا تمامن از یک تکه نان تا یک احساس به نام عاشقی میتوان تصور ساخت این تصور ها رویان یه جاهایی باید با رویا خداحافظی کنیم مثلا وقتی یک رابطه عاشقانه پایان میابه! دیگه باید با رویا سازی با اون خداحافظی کنی! شروع داستان... صدای خش خش برگ های پاییزی زیر قدم های...
  2. faezeh_44

    ◎ در حال بررسی ◎ درخواست عنوان نویسنده از faezeh_44

    نوع درخواست: نویسندگی علت درخواست: میخوام نویسنده شم تاریخ درخواست: 1404/5/5
  3. faezeh_44

    ♣ داستان کوتاه در حال تایپ ✎ طرلان | faezeh 44 | راشای

    اگر بگویم رهایم بکن! رهایم میکنی؟ اگر بگویم مرا ول کن دیگر برایم گریه نکن ازرده میشوم! دیگر گریه نمیکنی؟ اگر بگویم برو دنبال زندگی ات و با هرکسی که خوشبختت میکند! میروی؟ انتظار داری چه واکنشی بهت نشان دهم طرلان! طرلان چادرش را جلو کشید و از کیفش گل را بیرون کشید و در دست او گذاشت مرد دو زانو...
  4. faezeh_44

    ♣ داستان کوتاه در حال تایپ ✎ عشق قدیم | faszeh 44 | راشای

    او از راه رسید درست وقتی که قرار بود دل ببندم به تنهایی ام. ان روز ها عشقمان را میان چادر گل گلی بیبی پنهان میکردیم. آن روز ها عشق را در بافتن فرش اغاز می کردیم ان زمان عشق را میتوانست از نگاه فهمید نه از یک گفتار پر دردسر ساز... این روایت از روزهایی است که مردم یاد گرفتند دوست داشتن را بی...
  5. faezeh_44

    ♣ داستان کوتاه در حال تایپ ✎ شال خاکستری | faezeh 44 | راشای

    『شال خاکستری』 با ذوق نخ بافتنی خاکستری را برداشتم و شروع کردم به شال گردن بافتن بعد مدتها سختی باهاش قرار داشتم... برای ساعت ۳نوبت ارایشگاه گرفته بودم سریع خودم را جمع جور کردم و به ارایشگاه رفتم بعد کلی درد کشیدن واسه زیبایی از ارایشگاه اومدم به سمت لباس فروشی بزرگ در خیابان ارژنگ رفتم و...
  6. faezeh_44

    ♣ داستان کوتاه در حال تایپ ✎ درد دل دریا | faezeh 44 | راشای

    درد دل دریا مقدمه ببخش اگه که اشک اومد به چشم تو اگه ساختم جهنم از بهشت تو اگه بین منو تو فاصلست الان اگه زندم فقط هنوز به عشق تو ببخش اگه تموم شد دیگه خندمون اگه نبودم اونکه ساختی تو سرت ببخش اگه یه وقتایی به یادمی ببخش که عشق نذاشت باور کنم تو اشتباهمی... ببخش اگه چشمام فقط تورو میدید...
  7. faezeh_44

    ♣ داستان کوتاه در حال تایپ ✎ عکاس خانه رویا | faezeh 44 | راشای

    ༼عکاس خانه رویا ༽ بعد از عکس گرفتن از ۷نفر نوبت پیر زنی نا توان شدکمکش کردم اورا بر صندلی نشاندم و صورتش را با دوربین تنظیم کردم از او عکسش را گرفتم و اورا اماده کردم کمی منتظر ماندم نفر بعدی بیاییدیک خانم با پوشیه روی صندلی نشست پوشیه اش را داد بالا و حجابش را درست کرد چهره اش را که دیدم ته...
  8. faezeh_44

    من نمینویسم که دیده شم مینویسم که دیده شن:)

    من نمینویسم که دیده شم مینویسم که دیده شن:)
  9. faezeh_44

    ◎ در حال بررسی ◎ درخواست تأیید رمان: لطیانِ لیلا

    نام رمان: لطیانِ لیلا - - - - - - - - - - - - - ژانر: عاشقانه - - - - - - - - - - - - - نویسنده: فائزه محمدی - - - - - - - - - - - - - خلاصه: دختری که عاشق استادش میشه 🌟 از ثبت درخواست شما سپاسگزاریم 🌟 درخواست شما در اسرع وقت بررسی خواهد شد 🌷
عقب
بالا