♣ داستان کوتاه در حال تایپ ✎ قصه‌ی آشنایی من و راشای | کارگروهی | راشای

نام: مجموعه داستان کوتاه قصه‌ی آشنایی من و راشای
نویسندگان: blueberry، فاطمه تاجیکی، فاطمه انصاری، pegah.reaisi و....

تمامی کاربران راشای می‌تونند در این تاپیک داستان آشنایی خودشون رو با راشای و کادر مدیریت اینجا ثبت کنن.
وقتی که تاپیک به تعداد صفحات مشخص برسه تاپیک قفل میشه و بعد کتاب جهت چاپ آماده میشه « فقط چاپ و بدون مجوز » پس از چاپ برای هر یک از نویسندگان این کتاب یک نسخه ارسال میشه که یک یادگاری از مجموعه‌ی رمان نویسی راشای داشته باشن.
« هزینه چاپ کتاب به عهده‌ی خود موسس راشای خانم تاجیکی می‌باشد. »
« هزینه‌ی ارسال کتاب به عهده‌ی نویسنده »

تعداد خط هر داستان بین ده الی پانزده خط باشه.

« سایز احتمالی کتاب باتوجه به گفته‌ی خانم تاجیکی جیبی، پالتویی یا رقعی »

نام کاربری: blueberry
رنک در راشای: ریاست دپارتمان کتاب

آشنایی من با تیم مدیریت راشای برمی‌گرده به سال‌ها قبل(:
وقتی که خانم تاجیکی انجمن قبلی‌شون رو تاسیس کردن اونجا عضو شدم و یه مدتی اونجا فعالیت داشتم و بعداز گذشت یه دوره‌ی کوتاه فعالیت، از فضای مجازی فاصله گرفتم، اما ارتباطم با دو مدیرکل عزیز رو حفظ کردم تا اینکه فهمیدم راشای تاسیس شده⁦⁦(⁠｡⁠♡⁠‿⁠♡⁠｡⁠)⁩
منم که دل تنگ انجمن‌های رمان شده بودم سریع عضو شدم و با رنک ناظر رمان شروع به فعالیت کردم و الانم که ریاست دپارتمان کتاب رو به عهده‌ دارم و خیلی خوشحالم که با راشای آشنا شدم و فعالیت می‌کنم اینجا دوستای زیادی پیدا کردم، با نویسنده‌های خوب که قلم عالی دارن آشنا شدم⁦♡⁠˖⁠꒰⁠ᵕ⁠༚⁠ᵕ⁠⑅⁠꒱⁩
همه‌ی ما در کنار هم با موفقیت های بیشتر⁦(⁠ ⁠◜⁠‿⁠◝⁠...

نام کاربری: @pegah.reaisi
رنک در راشای: نویسنده و کاندید نظارت رمان

خب نمی‌دونم از کجا شروع کنم؛
یادمه هربار که حالم بد می‌شد دستم به قلم می‌رفت و می‌نوشتم. انگار یه جوری با این کار خالی می‌شدم‌‌. هنوز هم هر وقت دلم می‌گیره به شعر و کتاب پناه می‌برم. گذشت و گذشت تا این که ایده‌ی رمانم به ذهنم رسید و تصمیم گرفتم منتشرش کنم. دوست داشتم نوشته‌هام خونده بشن پس سایت‌ های مختلف‌و زیر و رو کردم و رسیدم به راشای. خوشم اومد؛ مرتب بود و جمع و جور. ناظر رمانم هم کاربلد و پیگیر بود. همون جا بود که با خودم گفتم این جا میشه خونه‌ی نوشته‌های من! نوشته‌ هایی که حرف های دلم بودن و نتونسته بودم به زبون بیارم پس نوشتمشون :)
چه روز هایی که برای فرار از استرس و جنگ ناتموم ذهنم به راشای پناه...

نام کاربری: @Saba molodi
رنک در راشای: دل‌نگار، نویسنده و ناظر رمان.
آرزوهام همیشه بزرگ بودن و تعدادشون هم کم نیست! یکی از بزرگ‌ترین آرزوهام این بود که روزی نویسنده بشم. قبلاً فکر می‌کردم جایی برای نویسنده‌ها وجود نداره که بتونن با خیال راحت بنویسن و دیده بشن.
یه روز تصمیم گرفتم آرزوهام رو با یه هوش مصنوعی درمیون بذارم. اون چند انجمن بهم معرفی کرد که یکی‌شون راشای بود. از سر کنجکاوی، پنج یا شش تا انجمن رو امتحان کردم، اما فقط راشای بود که واقعاً به دلم نشست.
چرا راشای؟ چون کاربران و مدیراش با محبت و صمیمی‌ان. چون فضاش زیبا، مرتب و دل‌انگیزه. هر روز که در راشای می‌گذرونم، علاقه‌م به این انجمن بیشتر می‌شه و انگیزه‌م برای نوشتن قوی‌تر!
از صمیم قلب از کادر مدیریت و به‌ویژه...