📖 نام کتاب
تخدیرهای ثانیه‌ای
✒️ نام نویسنده کتاب
آیدا نایبی (ماهک)
🏷️ ژانر (موضوع)
پلیسی_جنایی ، اجتماعی
🖌️ نام طراح کاور کتاب
TifanI
🗃️ نام فایلر کتاب
TifanI
🔰 منبع انتشار کتاب
انجمن راشای - Rashay
📥 نوع دریافت
رایگان
📑 تعداد صفحات کتاب
162
  1. نام رمان : تخدیرهای ثانیه‌ای
  2. نام نویسنده: آیدا نایبی (ماهک)
  3. ژانر: پلیسی_جنایی ، اجتماعی

------------------------------------
خلاصه رمان:
--------------------------

جور دیگر باید به پرونده‌ی “تخدیرهای ثانیه‌ای” نگاه کرد. واقعیت‌هایی که در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر پنهان شده‌اند. «مهرداد جلیلی» یکی از افرادی است که به دنبال یافتن شاه‌کلید حل این معما و پرونده‌ی نامعلوم است. برای یافتن این کلید در این راه آدم‌های زیادی را درگیر می‌کند. ولی پشت هیچ در بسته‌ای معمایی نیست.


--------------------------------
سخن نویسنده
-----------------
پ.ن: تخدیر مترادف موادمخدر هست.
تخدیرهای ثانیه‌ای برای این‌که بشه تخدیرهای ثانیه‌ای هزاربار ویرایش خورده. نسخه‌ای که الان شما عزیزای دلم می‌خونید حاصل تحقیقات سنگین و تلاش‌های این دوسال منه.
تخدیر قصدش آگاهیه و کمی دورشدن از دنیای‌واقعی و رفتن به دنیای شخصیت‌هاشه و به هیچ قشری توهین نمی‌کنه. بهتون قول میدم از اول رمان تا آخرش که قراره بخونید شگفت‌زده بشید و رمان دلتون رو نزنه. توقع هیچ شخصیت سفید و کاملا خوبی رو اصلا نداشته باشید چون تخدیرهای ثانیه‌ای هم خودش هم شخصیت‌هاش متفاوتن:)
یک‌عالمه لاو یو دارید.
»ماهک (آیدا نایبی)«
----------------------------------------------------------------------
بخشی از محتوای کتاب:
-------------------------------------------
مهرداد متاسف سری تکان‌داد و چشم از پرونده برداشت، به چشم‌های قرمز و گشاد شده‌ی افتخار خیره شد. انتظار بیش از این را داشت. خندید.
– تعجب کردی؟ بگذریم که خواهرها و برادرت چی شدن. تو ادامه بده، می‌خوام بدونم چجوری شدی پنجه‌طلا.
دستان افتخار مشت شده‌بود، به‌طوری که بندبند انگشتانش از فرط خشم، سفید شده بودند. هنگام عصبانیت مدام سرش را تکان می‌داد. سوز سرد اتاق نیز نمی‌توانست آتش‌خشم او را خاکستر کند. دوست‌نداشت این‌پلیس از خدا بی‌خبر گذشته و آینده و الانش را مانند پتک بر سرش بکوبد. حالات خماری‌اش کمتر شد، حرف‌های نیش‌دار مرد روبه‌رویش مثل تشت آب‌یخی بود که او را از خواب بیخیالی‌اش بیدار کرده است. مهرداد هیچ توجهی به حالات او نداشت. لبخند مرموزی کنج‌لبانش نشست و چشمکی زد.



/rashaaaaaaaaaaaaay
  • لایک داری
واکنش‌ها[ی پسندها]: ALI، دیاکو و Blueberry
نویسنده
طلایه
نوع فایل
pdf
حجم فایل
2.6 مگابایت
دانلودها
5
بازدیدها
36
اولین انتشار
آخرین بروزرسانی
رتبه‌بندی
0.00 ستاره 0 رتبه‌بندی
عقب
بالا