📖 نام کتاب
زوزه در مه جلد دوم (جدال درندگان)
✒️ نام نویسنده کتاب
نگین مقصودی
🏷️ ژانر (موضوع)
داستان‌های کوتاه فارسی - قرن ۱۴ - مجموعه‌ها Persian fiction -- 20th century ، فانتزی، تخیلی و عاشقانه.
📝 نام ویراستار کتاب
فاطمه تاجیکی
🖌️ نام طراح کاور کتاب
فاطمه انصاری (طیفا)
🔰 منبع انتشار کتاب
نشر راشای
📥 نوع دریافت
خرید و سفارش چاپ
📑 تعداد صفحات کتاب
456 ص
🗃 شماره کتابشناسی ملی
8860063
📜 مشخصات نشر
تهران: راشای (میراث فرهیختگان/ تک رمان سابق)، 1401.
⌨ وضعیت فهرست نویسی
فیپا
📰 رده بندی کنگره
PIR8361
🔖رده بندی دیویی
8فا3/62
📌 نوبت چاپ
1 - اول
🔘 شابک 10 رقمی
6227952729
🟣 شابک 13 رقمی
9786227952728
📆 سال چاپ
1401

خرید رمان زوزه در مه جلد دوم (جدال درندگان)​


| خلاصه و مقدمه |

نیرا راهنماست، یعنی پنجمین آلفا از نسل محافظین.
یک دختر ساده‌ی روستایی که آرزوهایش یک شبه بر باد می‌رود و او مجبور می‌شود گرگینه بودنش را بپذیرد و این اتفاق زمانی می‌‌افتد که نیرا خود را کنار جسم نیمه جان بهترین دوستش و جنازه‌ی یکی از درنده‌های شب می‌بیند، حال که زمان انتقام فرا می‌رسد، نیرا می‌ماند و قبیله‌ی از هم گسیخته‌اش و غریزه‌ای که او از آن متنفر است، او که از ارثیه‌ی مادری‌اش فرار می‌کند، به خاطر کشتن یکی از درنده‌ها خود را مقصر می‌داند و منتظر انتقام آنهاست.

****

سرنوشتم تلخ است؛
مثل شب
مثل غمناک‌ترین لحظه‌ی عمر
من به مهتابی‌ترین نقطه‌ی شب‌ها وصلم
سر من سخت به سودای عدالت وصل است.
ماه با من قهر است،
من و تنهایی عمری‌ست به هم می‌خندیدم.
سرنوشت باز نوشت،
من و ماه و زوزه
من و شب از دل یک حادثه لبریز شدیم.
تب خون من را برد
از دیار… از همان خانه که من تا به سحر
از ل*ب پنجره‌اش صبر به دل می‌دادم.
و من از ده رفتم.
من به خونین‌ترین ارثیه‌ام دل بستم.


*****


هنوز به خوبی آن قطره اشکی که از گوشه‌ی چشمش ریخت را به یاد دارم.
لرزش صدایش بیشتر شده بود.
– گرگ پیر کنار دخترش روی زمین افتاده بود و نفس‌های بریده بریده‌اش از عمق سینه‌ی زخم خرده‌اش بیرون می‌آمد.
دستم را زیر سرش بردم، هنوز زنده بود.
صدای هق هقم اجازه نداد ساها حرفش را ادامه بدهد. سرم داغ شده بود، حرف‌هایی که شنیده بودم با تصویری که از مرگ مادرم دیده بودم تمام وجودم را به آتش کشیده بود. نفس‌های داغی از ریه‌ام بیرون می‌آمد.
صدایم دورگه شده بود، داغی چشمانم را از سوزش پلک‌هایم حس می‌کردم. چشم‌های گشاد شده‌ام را به صورتم ساها دوختم.
– اون‌ها کی بودن؟
ساها حرفی نزد. بار دیگر و این بار با خشم وحشتناکی که از اعماق قلبم بیرون می‌آمد فریاد زدم.
– ساها اون‌ها کی بودن؟
ساها که فریاد من اصلا وحشت زده‌اش نکرده بود چشم در چشمم دوخت و با لحنی که دیوانه‌ام کرد فریاد کشید:
– نمی‌دونم!

------------------------------------------

سایر کتاب‌های چاپ شده‌ی نگین مقصودی توسط راشای:

خرید کتاب مجموعه داستان کوتاه صندوقچه دل

خرید رمان زوزه در مه جلد اول

--------------------------------------------------------------------------------

چگونه این کتاب را تهیه کنیم؟​

رمان جدال درندگان توسط نشر راشای (میراث فرهیختگان/ تک رمان سابق)
چاپ و تکثیر شده است. طراحی جلد، صفحه آرایی و ویراستاری این کتاب توسط
تیم راشای صورت گرفته و امکان چاپ مجدد آن با سفارش و درخواست شما، تنها توسط
نشر راشای امکان پذیر می‌باشد. سایر سایت‌ها در صورت ادعای فروش و چاپ این کتاب
داشته باشند، دروغ بوده و قصد کلاهبرداری از شما را دارند.
لطفا کتاب را از مرجع اصلی تهیه فرمایید.

جهت خرید و سفارش نسخه از این کتاب​

با ما تماس بگیرید:​

/rashaaaaaaaaaaaaay

عقب
بالا