نتایح جستجو

  1. Biti

    ▣ دفتر شعر ✎ بر بام خانه‌ی دل ویرانگی می‌رقصد" | محدثه رستگار | شاعر راشای

    اینجا آبادی ویرانه‌ای‌ست مملو ز بغض‌های بی‌شمار اینجا گورستان کهنی‌ست مزار آن همه قول و قرار عهدهای پر مهر دروغ! خانه‌‌ای‌ست ز غم‌ها سرشار آبشار درد اینجا جاری‌ست اینجا شهری‌ست به نام دل‌فگار جنازه‌‌ای اسیر آخرین نفس‌ در این وادی سرد بی‌بهار جنازه کم‌کم جان می‌دهد این شهر برایش گشته داغدار...
  2. Biti

    ▣ دفتر شعر ✎ معرا | محدثه رستگار | شاعر راشای

    هنوز بر دیوارهای آوار قلبم می‌بینم سایه‌ات را افسوس که باختم به گیسوان رقیب، شانه‌ات را! ❀❀❀ لیلی‌‌ دلم سال‌هاست قلبش گشته سرای دیگری مجنونی در من هنوز هم از غمش آواره است *** پ.ن: در این بیت، کلمه مجنون استعاره از قلب عاشق است. ❀❀❀ بعد تو چشمانم که نه قلبم، همه‌ی عمر گریست در گورستان دلم...
  3. Biti

    ✔ موافقت شد ✔ درخواست رنک شاعر

    سلام وقتتون بخیر ♡ درخواست رنک شاعری رو دارم. دلیل: دو مجموعه شعر درحال تایپ داخل انجمن راشای.
  4. Biti

    ▣ دفتر شعر ✎ معرا | محدثه رستگار | شاعر راشای

    به‌جای اینکه تو باشی و سر بگذاری بر شانه‌ام خیالت با من قدم می‌زند در کاشانه‌ام ❀❀❀ بغض رفتنت تا ابد در گلویم حاکم است نیستی اما بر قلمرو دلم فرمانروایی می‌کنی ❀❀❀ می‌نویسم برایت شعرها، می‌چکی روی واژه‌ها تو همان اشک‌های پنهان خلوت پُر درد منی ❀❀❀ آبادی قلب من بعد از تو یک ویرانه گشت اویی...
  5. Biti

    ▣ دفتر شعر ✎ معرا | محدثه رستگار | شاعر راشای

    آن‌که گشته تمام این جان و تنم افسوس که هر دم است در پی آزردنم ❀❀❀ به تو گفتم خداحافظ اما قلبم در دیارت جا ماند بعد تو عمری پوچ گشته در این سینه‌ی خالی‌ام ❀❀❀ ببین با یک کلام «نمی‌خواهمت» گفتن... چگونه در دم گشتی قاتل تمام هستی‌ام! ❀❀❀ آنچه چشمان من میان تو و دیگری دید خنجری شد و رگ احساسم...
  6. Biti

    ▣ دفتر شعر ✎ معرا | محدثه رستگار | شاعر راشای

    تا ابد نخواهم شد من عروس خانه‌‌ی کسی به یاد آن‌که در دلم خانه کرد و شد داماد دیگری! ❀❀❀ عشق تو به کالبدم فقط هدیه داده درد و غم ز رنج‌هایش فهمیدم برای ماندن، باید تا همیشه بروم! ❀❀❀ نامه‌ها نوشتم و حتی یک جواب ندادی به قلب عاشقم گویی در غیابم، کفتر دل را سپردی به دستان رقیب! ❀❀❀ فانوس عشقت...
  7. Biti

    ▣ دفتر شعر ✎ معرا | محدثه رستگار | شاعر راشای

    رفتی و بغضی شدی که از گلویم رد نمی‌شوی بارها یادت را راندم و باز از قلبم طرد نمی‌شوی ❀❀❀ بغضی تا همیشه گیر کرده در حنجره‌ام ای حضرت عشق، یادگارت چه زیبا دل می‌کُشد! ❀❀❀ رفتی و قلب من جا مانده در چشمان تو عاشقِی‌ام که تبعید شده از تو و از جهان تو ❀❀❀ عهدِ تا ابد ماندنت به انتها رسید چه زود...
عقب
بالا