پارسال همین موقعها تقریبا، به لطف اینکه همیشه عادت داشتم موقع درسخوندن خوابیده یا روی زمین بشینم و علاقهای به درس خوندن روی میزم نداشتم، تقریبا یک هفته و نصفی بعد از امتحان آمار که آخرین امتحان بود از شدت کمردرد و گرفتگی شانهها نمیتونستم کار خاصی کنم و رسما ۱۰ روز تمام افتاده بودم. وقتی...
در چین و ختن ولوله از هیبت ما بود
در مصر و عدن غلغله از شوکت ما بود
در اندلس و روم عیان قدرت ما بود
غرناطه و اشبیلیه در طاعت ما بود
صقلیه نهان در کنف رایت ما بود
فرمان همایون قضا آیت ما بود
ادیبالممالک
تنها چیزی که الان نگرانکننده است و از زمان دهخدا که فرهنگستان زبان و ادب فارسی در دوره پهلویاول تشکیل شد هم بود، برخلاف زبان عربی نگرانی ورود واژههای انگلیسی و فرانسوی هست. مثال روزمرهاش هم همین واژههایی مثل آنلاین و سانتریفیوژ و ... هست. جالبه بدونید در دورهای که فرهنگستان زبان و ادب...
یک حقیقت تاریخی وسط عربی خوندن بگم:
برخلاف تمام تصورات عمده که بخش عمدهای از لغاتی که استفاده میکنیم عربیه باید بگم اینطور نیست. درسته به لطف همسایگی چند هزارساله ما با کشورهایی که تاجران و بازرگانان عرب داخلش تجارت میکردن و همچنین وقایع پس از گسترش اسلام در ایران، بخش قابلتوجهی از واژگان...
و جالبی ماجرا اینه که بر روی زمین و در واقعیت هم در طی چندین قرن پس از فردوسی که ایران سلسلههای پادشاهی گوناگون داشته، همه پادشاهان با ادبیات شاهنامه خودشون رو دارنده حق شاهی معرفی میکردند و در همه دورهها تبلیغات این چنینی که شاه جانشین خدا بر روی زمین، برگزیده خداوند و ... ها بوده. یعنی...
و جالب اینه که رسام و زال و سام، هر سه کسانی هستند که هم از نژاد به فریدون پدربزرگ منوچهر میرسن، هم به قول شاهنامه گوهر خوبی دارن، هم هنر دارن. یعنی هر سه در دوره خودشون بزرگترین پهلوان ایران هستن. ولی هیچکدوم مدعی شاهی نمیشن.
سام توی اینجا میگه حتی اگه منوچهر شاه، دختری هم داشت جای نوذر( توجه باید داشته باشیم که در شاهنامه زنان پادشاه نمیشن مگر در یکی دو بخش کوتاه) من از اون پیروی میکردم. اینم که بگید من قبول کنم شاه شم، اصلا حرفشو نزنید. زشته!
بدیشان چنین گفت سام سوار
که این کی پسندد ز من کردگار
که چون نوذری از نژاد کیان
به تخت کیی بر کمر بر میان
به شاهی مرا تاج باید بسود
محالست و این کس نیارد شنود
خود این گفت یارد کس اندر جهان!
چنین زهره دارد کس اندر نهان؟
اگر دختری از منوچهر شاه
بران تخت زرین شدی با کلاه
نبودی جز از خاک بالین من
بدو...
نژاد هم منظورش قومیت یا کشور نیست. بلکه خانواده و خاندانه. مثلا، جمشید از نژاد و خاندان پادشاهیای بود که کیومرث بنا کرده بود یا ضحاک، نژادش رو شاهنامه خوب توصیف میکنه و هنرش رو هم تحسین میکنه( ضحاک شخصیت توانمندی داره) ولی گوهر بدی داره. به قول خودش کژاندیش و بده.
مثال واضحی از معیارهای...
بخش اساطیری شاهنامه، به نوعی محلیه که فردوسی داخلش نظرات خودش درباره حکومت و پادشاه رو، به وفور و با خیال راحت اعلام میکنه. یعنی روند داستانی که بیان میکنه روی این تمرکز داره.
مثلا برای پادشاه سه ویژگی بیان میکنه، گوهر، نژاد و هنر و شرط اصلی شاهنامه که هیچوقت ازش عدول نمیکنه یا هر وقت که...
چیزی که دارم الان از امتحان امروزم میبینم اینه که سوالات رو ببریم بدیم فردوسی، میگه به خدا این چیزا که از توی داستانم در آوردید رو خودم هم نمیدونم چی هستن!