علی برادر خدام خسروشاهی

بسم رب القلم نام مجموعه دلنوشته : دنیا نام نویسنده : علی برادر خدام خسروشاهی ژانر: تراژدی مقدمه: در اعماق تاریکی شب، دلم به آرامی می‌سوزد. احساسی غمگین، غرق در دریایی از غم و اندوه است. این‌جا جایی‌ست که من با تنهاییم آشنا شده‌ام و وحشت‌هایم مرا در بر می‌گیرند.

اثر علی برادر خدام خسروشاهی نام دلنوشته: صبر نام نویسنده: علی برادر خدام خسروشاهی ژانر: تراژدی مقدمه: ساعت‌ها می‌گذرد. زمان آینده را واضح می‌سازد و گذشته را تار. این روزها، روزهای سخت و دشوار و پر درد و رنجی است که باید به صبر ایوب پرداخت و صبور بود. به امید روزهای پر از آرامشی که شاید این...

بسم تعالی نام دلنوشته: لبخند فرشته نام نویسنده : علی برادر خدام خسروشاهی ژانر : عاشقانه مقدمه : عشق من جان من ای مهر تو کلید قلب من ای عشقت آغاز و پایان من ای مهر تو امید و ایمان من لبخندت باشد همیشه برای من

به نام خالق علم و قلم سایت و انجمن تخصصی رمان و ادبیات راشای پروفایل نویسنده: @علی برادر خدام خسروشاهی -------------------------------------------------- بخشی از محتوای کتاب: ------------------------------------------- اپیزود اول: گریه‌ای که هنوز تمام نشده گریه‌ی تولد، نه‌فقط فیزیکی بلکه...

به نام خالق علم و قلم سایت و انجمن تخصصی رمان و ادبیات راشای انتشارات راشای خرید کتاب مجموعه شعر مُلخار | خلاصه و مقدمه | جا مانده‌ام! مانند خاکستری که از سیگار دود شده می‌ریزیم و سیگار بر روی زمین نقش می‌بندد و من همراه باد می‌سوزم و تکه تکه می‌شوم! هر روز من شده سیگار به زیر فندک و...

به نام خالق علم و قلم سایت و انجمن تخصصی رمان و ادبیات راشای مجموعه اپیزود : پژواک سکوت نام نویسنده: علی برادر خدام خسروشاهی @علی برادر خدام خسروشاهی ژانر: تراژدی، انگیزشی طراح کاور: @TifanI فایلر: @TifanI ---------------------------------------------------------------------- بخشی از...

به نام خدا✨️ امروز در خدمت یکی از نویسنده‌های محترم راشای هستیم و می‌خوایم بیشتر با ایشون آشنا بشیم📚 جناب آقای @علی برادر خدام خسروشاهی آثار چاپی ایشون: - مُلخار - دست نوشته‌های اشک امیدوارم از خوندن مصاحبه لذت ببرید✨️ ____________________________ سلام و درود خسروشاهی عزیز؛ لطفا خودتون رو...

نام رمان: خاکسترهای امید نویسنده: علی برادر خدام خسروشاهی نویسنده انجمن راشای ژانر : تراژدی، عاشقانه. ناظر: @Mahdis خلاصه: در شهری که زیر سایه‌ی جنگ ویران شده، رادین، یک پسر جوان که خانواده‌اش را در بمباران از دست داده، تنها امیدش مهرانا، دختری نابینا است که او را از کودکی می‌شناسد. مهرانا...