▣ دفتر شعر ✎ معرا | محدثه رستگار | شاعر راشای

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Biti
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
معرا | محدثه رستگار | شاعر راشای
◀ نام مجموعه اشعار
معرا
◀ نام شاعر
محدثه رستگار
◀ ژانر / سبک
تراژدی، عاشقانه.
با تمام وجودم من عاشقانه برای تو جنگیدم
عاقبت دست او را گرفتی و به بغض من خندیدی


❀❀❀

مبتلایم کردی و دگر از کوی من رد نشدی
برای پیدا کردنت هر شهر و دیاری را فتح کرد دلم


❀❀❀

عاقبت دل به دریای عشق زدم و سوی تو راهی شدم
ولیکن پس زد قلب مرا امواج بی‌رحم وداد


❀❀❀

با مکافات زیاد ابراز کردم به تو عشقم را
اما گران تمام شد این بی‌گدار به آب زدنم
 
« انجمن رمان نویسی / دانلود رمان / تک رمان / انجمن تک رمان / انجمن راشای »
آخرین ویرایش:
عشق تو مانند گلوله‌ای گشت در عمق قلب من
از همان لحظه‌‌ای که عاشقت شدم مُردم!


❀❀❀

از همان لحظه که چشمان تو با دل من بیگانه شد
این من، بی‌ تو غریب دو جهان گشت هر دم!


❀❀❀

رفتی و سال‌ها گذشت از آن‌چه بود میان من و تو
دل اما جا مانده تا همیشه در نگاه آخرت!


❀❀❀

بعد تو دگر هرگز این دل برایم دل نشد
خودش پیش من و هستی‌اش با تو برفت!
 
« انجمن رمان نویسی / دانلود رمان / تک رمان / انجمن تک رمان / انجمن راشای »
آخرین ویرایش:
تو آن شعری هستی که بر جگرم آتش شده
هرچه می‌خوانمت، بیشتر می‌سوزانی مرا


❀❀❀

قلب من پیش تو گرو و غم تو یادگار است نزد من
چه بده و بستان تلخی در این قصه جاری‌ست میان دل ما


❀❀❀

دل من سوخت در آتش عشقت، در نهایت اما
دل تو پروانه‌‌وار رقصید دور شمع چشمان رقیب


❀❀❀

دل سپردم به شهزاده‌ قصه‌ی سرزمین‌ دور...
آرزوی زندگی در کنار او را با خود می‌برم به گور
 
« انجمن رمان نویسی / دانلود رمان / تک رمان / انجمن تک رمان / انجمن راشای »
آخرین ویرایش:
هر تپش قلب من قصه‌ی عشق تو را روایت می‌کند
رویایت شیرین است ولیکن تعبیر شدنش ناممکن!


❀❀❀

همچون سقوط از خوابی شیرین به وقت سحرگاه
یکباره از بام سرای قلبت در پرتگاه نبودنت افتادم


❀❀❀

گرچه زمستان نگاهت آتش بر پیکرم کشید
اما در کوچه‌های شعر هنوز هم فریاد می‌زنم تو را


❀❀❀

وادی دل را زدم به نامت لیکن این دیار ویرانه شد
وای بر حاکمی که شمشیر بر سرزمین خود کشید!
 
« انجمن رمان نویسی / دانلود رمان / تک رمان / انجمن تک رمان / انجمن راشای »
آخرین ویرایش:
می‌گویند غمگین می‌زنی، انگار کوه بر دوشت داری
نمی‌دانند که غم تو بر دل من مثال تمام کوه‌هاست


❀❀❀

ای نفس گمشده‌ام، در انتظار می‌مانم تا روزی برگردی
ای که جانم برایت می‌رفت‌، بدان که با دلم بد کردی


❀❀❀

ای حسرت شیرینم، این‌چنین خود را تماشایی نکن
من که به تو نمی‌رسم، پس این همه دل را هوایی نکن


❀❀❀

خداحافظی‌ تو، سلام‌ غمی بی‌پایان را به دلم رساند
دگر رد نشو از کوچه‌ای که این لیلی جان سپرد در آن


***

*کوچه...
برای مشاهده کامل پست وارد شوید یا ثبت‌نام کنید.
 
« انجمن رمان نویسی / دانلود رمان / تک رمان / انجمن تک رمان / انجمن راشای »
آخرین ویرایش:
قلبی در سینه‌ام است که لحظه‌ای آرام ندارد
چون دیده که یارش برای یار دیگری جان می‌سپارد


❀❀❀

آن‌که در رویای شیرینش غرق بودم هر شب
خودش رویای محبوب دیگری در دل داشت!

***
*تقدیم به اویی که سوزاند مرا از ریشه:")


❀❀❀

آن‌که سنگش می‌زدی هردم به سینه
عاقبت در دلت شد قصه‌ی بغض دیرینه!


❀❀❀

همان شب که بغض مرا از نگاهم خواندی
تیر خلاص را زدی و تار و پود مرا سوزاندی
 
« انجمن رمان نویسی / دانلود رمان / تک رمان / انجمن تک رمان / انجمن راشای »
آخرین ویرایش:
قلبم پیش تو و مصلحت جای دیگری‌ست
چرا حکمت همیشه دل را نابود می‌کند؟


❀❀❀

به خود قول داد‌ه‌ام که فراموش کنم عشق تو را
اما ای عشق، یادت باشد هرگز از این دل نروی!


❀❀❀

بعد از تو این قلب عاشق، قاتلم گشت
تپش‌هایش خنجر شدند به وجودم


❀❀❀

آواره‌ی عشقت شدم، خانه خراب کردی مرا
غربت‌زده‌ی چشمان توام، جایی مرا پناهی نیست
 
« انجمن رمان نویسی / دانلود رمان / تک رمان / انجمن تک رمان / انجمن راشای »
آخرین ویرایش:
شرح دو جهان، نهفته در سبز_آبی چشمان تو
منم آن محرومِ ز دو عالم که دربند است میان دوزخ

❀❀❀

آن‌که نیست، زخمش می‌ماند تا ابد بر عمق دل
بغض می‌رود اما؛ ردش از شعرها مگر گم می‌شود؟

❀❀❀

بارها از غمت مُردم در هر گریه‌‌ی بی‌اشک
نفهمیدی و گفتی خوش به حالت، ذره‌ای غصه نداری!

❀❀❀

من در شهر عشقت هم‌نشین رویای باطله‌ام
رفتی اما به‌جا ماندی در کوچه‌‌‌‌‌ی هر خاطره‌ام
 
« انجمن رمان نویسی / دانلود رمان / تک رمان / انجمن تک رمان / انجمن راشای »
آخرش «ما» شدنمان تنها یک افسانه شد
نام تو در سوز نوای ساز من، زخم هر ترانه شد!

❀❀❀

غم عشق چون رعد آسمان در اوج کولاک
هردم وادی دل را خانه‌ی طوفان می‌کند!

❀❀❀

واژه‌ی عشق را هربار در عمق نگاهم خواندی
اما باز آتش به دل زدی... یارا خانه‌ات را سوزاندی!


❀❀❀

نیستی و در رویا هرشب نگاهت می‌کنم
با فراقت، در شهر عشق هردم صدایت می‌کنم...
 
« انجمن رمان نویسی / دانلود رمان / تک رمان / انجمن تک رمان / انجمن راشای »
آخرین ویرایش:
عقب
بالا