- تاریخ ثبتنام
- 2025-07-27
- نوشتهها
- 7
- پسندها
- 11
- امتیازها
- 3
درد دل دریا
مقدمه
ببخش اگه که اشک اومد به چشم تو
اگه ساختم جهنم از بهشت تو
اگه بین منو تو فاصلست الان
اگه زندم فقط هنوز به عشق تو
ببخش اگه تموم شد دیگه خندمون
اگه نبودم اونکه ساختی تو سرت
ببخش اگه یه وقتایی به یادمی
ببخش که عشق نذاشت باور کنم تو اشتباهمی...
ببخش اگه چشمام فقط تورو میدید تورو میخواست
ببخش که هرچقدر که من بگم ببخش کمه برات
..... .......
شروع داستان
امشب موج هایش را دیوانه وار میکوبید به ساحل...
از دنیا خسته بود..
هر ماهی که نزدیک ساحل بود را پرت کرد به ساحل و کشت...
کسی از او نپرسید درد دلت چیست؟
او دیوانه تر شد و حتی یک کشتی را در خودش غرق کرد...
چه بود درد این دریا؟
انقدر دریا دیوانه شده بود که ساحل از او پرسید
چت شده که انقدر دیوانه وار اب هایت را روی من...
مقدمه
ببخش اگه که اشک اومد به چشم تو
اگه ساختم جهنم از بهشت تو
اگه بین منو تو فاصلست الان
اگه زندم فقط هنوز به عشق تو
ببخش اگه تموم شد دیگه خندمون
اگه نبودم اونکه ساختی تو سرت
ببخش اگه یه وقتایی به یادمی
ببخش که عشق نذاشت باور کنم تو اشتباهمی...
ببخش اگه چشمام فقط تورو میدید تورو میخواست
ببخش که هرچقدر که من بگم ببخش کمه برات
..... .......
شروع داستان
امشب موج هایش را دیوانه وار میکوبید به ساحل...
از دنیا خسته بود..
هر ماهی که نزدیک ساحل بود را پرت کرد به ساحل و کشت...
کسی از او نپرسید درد دلت چیست؟
او دیوانه تر شد و حتی یک کشتی را در خودش غرق کرد...
چه بود درد این دریا؟
انقدر دریا دیوانه شده بود که ساحل از او پرسید
چت شده که انقدر دیوانه وار اب هایت را روی من...
برای مشاهده کامل پست وارد شوید یا ثبتنام کنید.