چرا بعضی مجرما از تکنولوژی برای قایم کردن جنایتاشون استفاده میکنن؟
◀ نام گردآورنده
سبا مولودی
◀ منبع محتوا
انجمن راشای
چرا بعضی مجرما از تکنولوژی برای قایم کردن جنایتاشون استفاده میکنن؟
{دنیای زیرزمینی دیجیتال}
فکرشو بکن: یه مجرم تو یه زیرزمین نمور پشت لپتاپش نشسته، با یه کلیک تو دارک وب مواد میفروشه یا حساب بانکی یکیو خالی میکنه. انگار جادوگریه! فناوری برای مجرما مثل یه شنل نامرئیه. مثلاً کیم داتکام، گرداننده سایت مگاآپلود، سالها با رمزنگاری و سرورهای مخفی تو نیوزیلند پولشویی کرد. این آدما از تکنولوژی استفاده میکنن چون میدونن ردپاشونو گم میکنه. اما چرا اینقدر بهش وابستهان؟ روانشناسا میگن فناوری به این مجرما حس خدابودن میده. اونا میتونن با یه اپلیکیشن مثل تور (Tor) گم و گور بشن، انگار اصلاً وجود ندارن. کیم داتکام با سرورهای رمزنگاریشده فکر میکرد FBI هیچوقت گیرش نمیندازه. ولی تکنولوژی هم مثل یه شمشیر دولبهست: همونطور که قایم میکنه، گاهی هم لو میده.
{ابزارای جرم دیجیتال}
حالا دیگه برای جنایت نیازی به کلت و نقاب نیست. یه گوشی و وایفای کافیه! دارک وب پر از بازاراییه که از مواد تا اطلاعات دزدی میفروشن. مثلاً تو پرونده AlphaBay، یه بازار آنلاین تو دارک وب، الکساندر کازس میلیاردها دلار جنایت سایبری کرد. از فیشینگ تا هک حسابهای بانکی، فناوری کارو برای مجرما راحت کرده. حتی یه بچه ۱۶ساله تو زیرزمین خونش میتونه یه بانکو هک کنه! جرمشناسا میگن دسترسی به این ابزارا باعث شده جرایم سایبری مثل قارچ رشد کنن. یه نرمافزار ساده رمزنگاری یا یه VPN میتونه رد هر جنایتی رو پاک کنه. اما نکته اینجاست که مجرما گاهی زیادی به خودشون مطمئن میشن و اشتباهای خندهداری میکنن، مثل وقتی کازس از ایمیل شخصی برای کارای دارک وبش استفاده کرد و گیر افتاد.
{بازی گربه و موش}
بعضی مجرما عاشق اینن که با پلیس شوخی کنن. مثلاً هکرای گروه LulzSec سیستمهای دولتی رو هک کردن و تو توییتر پز دادن! انگار میخواستن بگن: «ما یه قدم جلوی شمائیم.» روانشناسا اینو نارسیسیسم دیجیتال مینامن. این آدما فکر میکنن چون کد بلدن، خدا هستن. ولی همین خودنمایی گاهی کار دستشون میده. مثلاً راس اولبریخت، گرداننده سیلک رود، به خاطر یه پست تو یه فروم لو رفت. این بازی گربه و موش فقط به هکرا محدود نیست. حتی قاتلا هم از فناوری استفاده میکنن. مثلاً تو پرونده یه قاتل تو انگلیس، پلیس با ردیابی GPS گوشیش تونست ثابت کنه اون تو محل قتل بوده. فناوری به مجرما کمک میکنه، ولی وقتی پلیس دستش بهشون برسه، همون فناوری قوز بالا قوزشون میشه.
{تاثیر روی آدمای عادی}
این جرایم سایبری فقط بانکا و دولتا رو اذیت نمیکنه، زندگی ماها رو هم به هم میریزه. فکر کن یه روز صبح بیدار شی و حساب بانکیت خالیه چون یکی تو اون سر دنیا کارتتو هک کرده. ترس از هک شدن یا دزدی هویت حالا همهمونو گرفتار کرده. جرمشناسا میگن این نوع جرایم چون «نمیبینیمشون»، حس ناامنی بیشتری میدن. رسانهها هم با پوشش داستانهایی مثل هکهای بزرگ یا دارک وب، این ترسو بیشتر میکنن. مثلاً وقتی داستان سیلک رود تو اخبار پخش شد، مردم فکر کردن هر کی لپتاپ داره یه مجرم بالقوهست! این ترس باعث شده خیلیها دیگه به اپلیکیشنها یا حتی خرید آنلاین اعتماد نکنن.
{چطور جلوی اینا رو بگیریم؟}
پلیس حالا تیمهای سایبری داره که شب و روز دنبال این مجرمان. مثلاً FBI یه دپارتمان مخصوص جرایم سایبری داره که هکرا رو شکار میکنه. اما جرمشناسا میگن کار اصلی با ماست: رمزای قوی بذاریم، لینکای مشکوک رو کلیک نکنیم، و حواسمون به اطلاعات شخصیمون باشه. آموزش عمومی میتونه جلوی خیلی از این جرایمو بگیره. یه راه دیگه هم اینه که دولتا قوانین سختتری برای دارک وب و اپلیکیشنهای رمزنگاریشده بذارن. ولی اینم یه چالش بزرگه، چون فناوری هر روز یه چیز جدید رو میکنه. انگار یه مسابقهست بین پلیس و مجرما، و هرکی سریعتر بدوئه، برندهست.
{سؤال از خوانندگان}
فکر میکنی فناوری بیشتر به مجرما کمک میکنه یا به پلیس؟ تو روزمره خودت چی کار میکنی که از جرایم سایبری در امان بمونی؟
{نظر شخصی}
این داستان مثل یه فیلم جاسوسیه که توش همهمون نقش داریم. اینکه یه مجرم با یه لپتاپ میتونه کل دنیا رو به هم بریزه، هم ترسناکه هم هیجانانگیز. من خودم هر وقت رمز میذارم، حس میکنم دارم با یه هکر نامرئی مسابقه میدم! امیدوارم یه روز امنیت دیجیتال انقدر قوی بشه که این مجرما جایی برای قایم شدن نداشته باشن.