نتایح جستجو

  1. علی برادر خدام خسروشاهی

    ❃ دفتر دلنوشته ✎ محزون | علی خسروشاهی | دل‌نگار راشای

    امشب برای فراموش کردنت دستهایم و کل بدنم میلرزند و میدانم که باید به خاطر تو از تمام وجود و وجودم برایت بنویسم … دوست دارم تمام وجودم پر شود از حس‌های خوب . چه کنم که این حس خوب فقط با تو دست یافتنی است.
  2. علی برادر خدام خسروشاهی

    ❃ دفتر دلنوشته ✎ محزون | علی خسروشاهی | دل‌نگار راشای

    دلم گرفته است از بس که گریه کرده‌ام از گریه خسته‌ام در کوچه‌های شهر دلم گشته‌ام اسیر از بس که گفته‌ام که تو را عاشقانه دوست دارم
  3. علی برادر خدام خسروشاهی

    ❃ دفتر دلنوشته ✎ محزون | علی خسروشاهی | دل‌نگار راشای

    آرزوی من به تو رسیدن بود آرزویی که برآورده شد ولی بی نتیجه ماند و من همچنان غرق در این حسرتم که کاش تو بودی و یک دنیا آرزوهای محال و دست نیافتنی ای کاش که من هم روزی در این دنیای بی رحم باز به تو برسم
  4. علی برادر خدام خسروشاهی

    ❃ دفتر دلنوشته ✎ محزون | علی خسروشاهی | دل‌نگار راشای

    کسی طاقتی که من داشتم را ندارد برای از دست دادنت … حالا من ماندم و خودم تا در این تاریکی بی انتهای زندگی ، فقط و فقط تو را گم کنم . دلم برای خودم تنگ شده است ! بیش از خودم دلم برای تو تنگ شده است . در این تاریکی زندگی مرا تنها گذاشتی و رفتی .
  5. علی برادر خدام خسروشاهی

    ❃ دفتر دلنوشته ✎ محزون | علی خسروشاهی | دل‌نگار راشای

    اشک هایم دیگر نمی‌دانم در کجا پنهان شده‌اند اشک هایی که دیگر برایم هیچ ارزشی ندارند اشک هایی که شاید تو را به یاد من می‌آورند اشک هایی که بی هیچ ارزشی بر دلم می‌نشیند اشک هایی که نمی‌شود به آن دل بست با این حال دوستشان دارم
  6. علی برادر خدام خسروشاهی

    ❃ دفتر دلنوشته ✎ محزون | علی خسروشاهی | دل‌نگار راشای

    به تو فکر میکنم هر صبح و هرشب به تمام وجود خودم ، به تمام فکرهای تو ، به تمام خنده‌های تو خنده هایی که دیگر نمی‌بینمشان لبخندهایی که هیچ وقت از یادم نمی‌روند
  7. علی برادر خدام خسروشاهی

    ❃ دفتر دلنوشته ✎ محزون | علی خسروشاهی | دل‌نگار راشای

    شب هایم سحر نمیشوند گر به تو فکر نکنم سیگار هایم دود نمیشوند گر به تو فکر نکنم این دو طفل اشک من جاری نمیشوند گربه تو فکر نکنم این دل من دگر عاشق نمیشود گر به تو فکر نکنم
  8. علی برادر خدام خسروشاهی

    ❃ دفتر دلنوشته ✎ محزون | علی خسروشاهی | دل‌نگار راشای

    چتر و من زیر بارون بی تو هوای دونفره عاشقان بی تو به هر جا می‌رسم از تو می‌نویسم قلم و کاغذ در دستم و مینویسم این روز ها همه چیز را بی تو
  9. علی برادر خدام خسروشاهی

    ❃ دفتر دلنوشته ✎ محزون | علی خسروشاهی | دل‌نگار راشای

    تو رفتی و دلم برای موندنت تنگ شده این زمانمونه که سپری شده روز هام بدون تو میمیرن دل منه که تو رویاشی کاشکی بیاد روزی که در آغوشم باشی
  10. علی برادر خدام خسروشاهی

    ❃ دفتر دلنوشته ✎ محزون | علی خسروشاهی | دل‌نگار راشای

    تنهام بی تو ولی این همه خاطره هامو نمی‌خوام هیچ چیزی ازشون را شاید روزی فراموشت کنم شایدم نه شاید روزی که دلت بهونه می‌خواد بیایی کنارم
  11. علی برادر خدام خسروشاهی

    ❃ دفتر دلنوشته ✎ محزون | علی خسروشاهی | دل‌نگار راشای

    با اینکه این روزا دلم گرفته است اما باز هم برایت می‌نویسم این روزها دیگر هیچ چیزی یادم نمی‌آید جز نام تو برای تو که تو تمام روزهای زندگی من بودی و برای من بودی ، برای تو که هم اکنون هم با رفتنت آرامش را از من میگیری . و من این روزها مثل همه روزها ، بی تو از همه چیز دلگیرم .
  12. علی برادر خدام خسروشاهی

    ❃ دفتر دلنوشته ✎ محزون | علی خسروشاهی | دل‌نگار راشای

    دلخوشی نه به تو دارم نه به این شهر و نه به این زندگی منو از غربتت بیرون بکش این اشک‌ها را از نگاه خسته‌ی من دور کن دنیای من فدای تو شد لحظه‌ای که بدون تو دلم میگیره حالا که با رفتنت قلبم شکسته میشود میوان این همه خاطره بازم می‌خواهمت با گریه هام به یادت می‌مانم؛ بی صدا با بغض هام به یاد تو می‌مانم
  13. علی برادر خدام خسروشاهی

    ❃ دفتر دلنوشته ✎ محزون | علی خسروشاهی | دل‌نگار راشای

    لعلم بر لعل سیگار گذاشتم دوباره و هر بار که من می‌دیدمت ، سیگار را روشن می‌کردم تا شاید کمی از درد و تنهاییم کم شود اعتیاد داشتم بهت ولی الان اعتیاد دارم به سیگار می‌دانم که این سیگار را برای خودم نمی‌کشم و تو را به دست خودم نمی‌سپارم اما اگر من با تو باشم ، دیگر نیازی به سیگار نیست
  14. علی برادر خدام خسروشاهی

    ❃ دفتر دلنوشته ✎ محزون | علی خسروشاهی | دل‌نگار راشای

    دلم تنگته ولی این دل رو تنها گذاشتی رفتی نمی‌دونم برای چی رفتی یه روزی با یه دنیا خستگی و دلتنگی و بغض و آه وداع کردی و رفتی اینا همه خاطره ست ولی تو رفتی میدونستی میمیرم ولی خب رفتی
  15. علی برادر خدام خسروشاهی

    ❃ دفتر دلنوشته ✎ محزون | علی خسروشاهی | دل‌نگار راشای

    می‌زنی به این آشفتگی و چه نازک است این جوانی هنوز ما می‌گویی که این دو روز است ، این که در دل من جا نمی‌شود. می‌زنی ای دو چشمِ من ، اشک من و به جای مژگان این دو طفلِ اشکِ من در کنارِ تو دریا نمی‌شود
  16. علی برادر خدام خسروشاهی

    ❃ دفتر دلنوشته ✎ محزون | علی خسروشاهی | دل‌نگار راشای

    چرا محزون گشته ام؟ ای کاش این گریه مرا از من بگیری ای کاش این غم را ز من بگیری ای کاش این هجران مرا بر هم نزند ای کاش محزون را بگیری و مرا شاد سازی
  17. علی برادر خدام خسروشاهی

    ❃ دفتر دلنوشته ✎ محزون | علی خسروشاهی | دل‌نگار راشای

    درد هجران و درد محزونی افسوس کزین عاشق چقدر دوری چه‌ها میکند با دل چنین مجنونی روزی نخواهد آمد میدانم که کنار جان من با این عشق بمونی
  18. علی برادر خدام خسروشاهی

    ❃ دفتر دلنوشته ✎ محزون | علی خسروشاهی | دل‌نگار راشای

    محزونم و غمگینم از درد جدایی تو می‌سوزم و می‌سازم با ناله‌ی محزونی با گریه‌ی خونینم در حسرت دیدارت ای مونس و همراهم از دست غم هجران تا کی کشم این آهم !
عقب
بالا