«بسمه تعالی»
پروندهی تارا کالیکو
وضعیت پرونده: حل نشده (بسته شده.)
تاریخ ناپدید شدن: ۲۰ سپتامبر، ۱۹۸۸
وضعیت: گمشده به مدت ۳۶ سال، ۷ ماه و ۳ روز

متولد ۲۸ فوریهٔ ۱۹۶۹
۲۰ سپتامبر، ۱۹۸۸ (۱۹ سالگی) (هنگام ناپدید شدن)
آخرین وضعیت تحصیل: مدرسه بلن (۱۹۸۷)
ملیت: آمریکایی
(بلن، نیومکزیکو، ایالات متحده)
پدر: دیوید کالیکو
مادر: پتی دوئل
خواهر: میشل دوئل
برادر: کریس کالیکو
تاد کالیکو





سیاه روز: چه بر سر تارا کالیکو آمد؟
دختری ۱۹ ساله از نیومکزیکو، هر روز صبح به دوچرخهسواری میرفت. برای او، این تمرین نه فقط یک عادت ورزشی بلکه زمانی برای آرامش ذهنی بود. اما در روز ۲۰ سپتامبر ۱۹۸۸، این عادت روزانه به داستانی تبدیل شد که تا امروز ذهنها را به خود مشغول کرده است. این داستان، پر از پیچیدگی، سوال، و البته چالشی برای کشف حقیقت است.
صبح آن روز، تارا با لباسی ساده و واکمنی در دست، بر روی دوچرخه صورتی روشن مادرش نشسته و راهی جاده ایالتی نیومکزیکو ۴۷ شد. او میدانست که باید قبل از ساعت ۱۲:۳۰ برای بازی تنیس با دوستش به خانه برگردد. اما هرگز بازنگشت. تارا تنها نبود؛ او همیشه در حین دوچرخهسواری حضور دیگران را حس میکرد، حضور خودروها، افرادی که گاهی از کنار او رد میشدند یا حتی بعضی از رانندگان... .
صبح آن روز، تارا با لباسی ساده و واکمنی در دست، بر روی دوچرخه صورتی روشن مادرش نشسته و راهی جاده ایالتی نیومکزیکو ۴۷ شد. او میدانست که باید قبل از ساعت ۱۲:۳۰ برای بازی تنیس با دوستش به خانه برگردد. اما هرگز بازنگشت. تارا تنها نبود؛ او همیشه در حین دوچرخهسواری حضور دیگران را حس میکرد، حضور خودروها، افرادی که گاهی از کنار او رد میشدند یا حتی بعضی از رانندگان... .
سرنوشت تارا در نیمروز:
ظهر که شد و خبری از تارا نشد، پتی برای پیدا کردن او به مسیر همیشگیاش رفت. اما به جای دیدن لبخند دخترش، با صحنهای سرد و خاموش روبرو شد: قطعات واکمن و نوار کاستی که در کنار جاده افتاده بودند. این نخستین نشانهها از اتفاقی ناگوار بود. رد لاستیکها در جاده نشان از یک توقف ناگهانی داشت. اما داستان به همین جا ختم نمیشود.
شاهدان گفتند که یک وانت روشن رنگ، با یک کمپر شل، در فاصله نزدیکی از تارا دیده شده بود. اما هیچکس لحظه حیاتی اتفاق را به یاد نداشت. آیا این واقعه تصادفی بود؟ آیا این راننده مسئول بود؟
ماهها گذشت و خانواده تارا در بیخبری کامل به سر میبردند. تا اینکه ژوئن ۱۹۸۹ فرا رسید. تصویری که در آن زمان منتشر شد، همه چیز را تغییر داد. یک عکس پولاروید از زنی جوان و پسری ناشناس، هر دو با دهانی بستهشده و نگاهی مملو از ترس، در یک پارکینگ فلوریدا پیدا شد. این عکس، که به نظر میرسید تصویر تارا را نشان میدهد، سوالات جدیدی ایجاد کرد: آیا این زن تارا بود؟ آیا این تصویر از اسارت او گرفته شده بود؟
آنچه این ماجرا را بیش از پیش رازآلود کرد، جزئیاتی بود که مادر تارا در عکس دید. زنی که در تصویر حضور داشت، جای زخمی روی پایش داشت که دقیقاً مشابه زخمی بود که تارا هنگام تصادف دوچرخه داشت. کنار زن، کتابی دیده میشد که مورد علاقه تارا بود. این جزئیات باعث شد خانوادهاش باور کنند که او زنده است و به اسارت گرفته شده است.
با این حال، تحلیلهای علمی نتوانستند پاسخ قطعی بدهند. اسکاتلندیارد این تصویر را متعلق به تارا دانست، اما آزمایشگاه ملی لوس آلاموس آن را رد کرد. تناقضها تنها باعث سردرگمی بیشتر شدند.
در سالهای بعد، پرونده تارا همچنان بینتیجه باقی ماند. فرضیات مختلفی مطرح شد: آیا او قربانی یک ضربه و فرار شده بود؟ آیا او خود خواسته از زندگیاش فرار کرده بود؟ یا شاید توطئهای پیچیدهتر در کار بود. حتی ادعاهایی مبنی بر پنهانکاری مقامات محلی مطرح شد.
در نهایت، پرونده تارا کالیکو در سال ۲۰۱۳ بار دیگر به جریان افتاد، اما هیچ بازداشتی انجام نشد. در سال ۲۰۱۹، افبیآی برای اطلاعاتی که منجر به شناسایی یا مکان تارا شود، جایزه تعیین کرد. اما همچنان هیچکس نتوانسته معمای او را حل کند.
شاهدان گفتند که یک وانت روشن رنگ، با یک کمپر شل، در فاصله نزدیکی از تارا دیده شده بود. اما هیچکس لحظه حیاتی اتفاق را به یاد نداشت. آیا این واقعه تصادفی بود؟ آیا این راننده مسئول بود؟
ماهها گذشت و خانواده تارا در بیخبری کامل به سر میبردند. تا اینکه ژوئن ۱۹۸۹ فرا رسید. تصویری که در آن زمان منتشر شد، همه چیز را تغییر داد. یک عکس پولاروید از زنی جوان و پسری ناشناس، هر دو با دهانی بستهشده و نگاهی مملو از ترس، در یک پارکینگ فلوریدا پیدا شد. این عکس، که به نظر میرسید تصویر تارا را نشان میدهد، سوالات جدیدی ایجاد کرد: آیا این زن تارا بود؟ آیا این تصویر از اسارت او گرفته شده بود؟
آنچه این ماجرا را بیش از پیش رازآلود کرد، جزئیاتی بود که مادر تارا در عکس دید. زنی که در تصویر حضور داشت، جای زخمی روی پایش داشت که دقیقاً مشابه زخمی بود که تارا هنگام تصادف دوچرخه داشت. کنار زن، کتابی دیده میشد که مورد علاقه تارا بود. این جزئیات باعث شد خانوادهاش باور کنند که او زنده است و به اسارت گرفته شده است.
با این حال، تحلیلهای علمی نتوانستند پاسخ قطعی بدهند. اسکاتلندیارد این تصویر را متعلق به تارا دانست، اما آزمایشگاه ملی لوس آلاموس آن را رد کرد. تناقضها تنها باعث سردرگمی بیشتر شدند.
در سالهای بعد، پرونده تارا همچنان بینتیجه باقی ماند. فرضیات مختلفی مطرح شد: آیا او قربانی یک ضربه و فرار شده بود؟ آیا او خود خواسته از زندگیاش فرار کرده بود؟ یا شاید توطئهای پیچیدهتر در کار بود. حتی ادعاهایی مبنی بر پنهانکاری مقامات محلی مطرح شد.
در نهایت، پرونده تارا کالیکو در سال ۲۰۱۳ بار دیگر به جریان افتاد، اما هیچ بازداشتی انجام نشد. در سال ۲۰۱۹، افبیآی برای اطلاعاتی که منجر به شناسایی یا مکان تارا شود، جایزه تعیین کرد. اما همچنان هیچکس نتوانسته معمای او را حل کند.
جنایتی خاموش:
آیا ممکن است روزی این راز فاش شود؟
ماجرای تارا کالیکو تنها درباره یک ناپدید شدن نیست؛ این داستان، درباره عزم، عشق خانواده، و نبردی بیپایان برای رسیدن به حقیقت است. اما پرسش بزرگ این است: چرا با وجود شواهد و سرنخهای متعدد، هنوز هم نتوانستهایم به پاسخ نهایی برسیم؟ آیا عدالت برای تارا روزی محقق خواهد شد، یا این راز همچنان در تاریخ گم خواهد ماند؟
ماجرای تارا کالیکو تنها درباره یک ناپدید شدن نیست؛ این داستان، درباره عزم، عشق خانواده، و نبردی بیپایان برای رسیدن به حقیقت است. اما پرسش بزرگ این است: چرا با وجود شواهد و سرنخهای متعدد، هنوز هم نتوانستهایم به پاسخ نهایی برسیم؟ آیا عدالت برای تارا روزی محقق خواهد شد، یا این راز همچنان در تاریخ گم خواهد ماند؟