- تاریخ ثبتنام
- 2025-07-27
- نوشتهها
- 8
- پسندها
- 16
- امتیازها
- 3
༼عکاس خانه رویا ༽
بعد از عکس گرفتن از ۷نفر نوبت پیر زنی نا توان شدکمکش کردم اورا بر صندلی نشاندم و صورتش را با دوربین تنظیم کردم از او عکسش را گرفتم و اورا اماده کردم کمی منتظر ماندم نفر بعدی بیاییدیک خانم با پوشیه روی صندلی نشست پوشیه اش را داد بالا و حجابش را درست کرد چهره اش را که دیدم ته دلم لرزید... چهره یک بانوی بهشتی را داشت دوربین را اماده کردم اما انقدر محو ان چهره شده بودم که نفهمیدم کی از ان عکس گرفتم و کی به ان عکس را تحویل دادم شب به خانه رفتم اما هنوز تصویر ان چهره در مغزم بود چهره پاکی داشتبا تمامی زن هایی که دیده بودم فرق داشت تاحالا دختری به خوش رویی ان ندیده بودمچشمانم را بستم اما در خواب نمیرفتم مگر ان چهره زیبا میگذاشت من خواب را به چشمانم ببینم.... با فکر ان صورت به...
بعد از عکس گرفتن از ۷نفر نوبت پیر زنی نا توان شدکمکش کردم اورا بر صندلی نشاندم و صورتش را با دوربین تنظیم کردم از او عکسش را گرفتم و اورا اماده کردم کمی منتظر ماندم نفر بعدی بیاییدیک خانم با پوشیه روی صندلی نشست پوشیه اش را داد بالا و حجابش را درست کرد چهره اش را که دیدم ته دلم لرزید... چهره یک بانوی بهشتی را داشت دوربین را اماده کردم اما انقدر محو ان چهره شده بودم که نفهمیدم کی از ان عکس گرفتم و کی به ان عکس را تحویل دادم شب به خانه رفتم اما هنوز تصویر ان چهره در مغزم بود چهره پاکی داشتبا تمامی زن هایی که دیده بودم فرق داشت تاحالا دختری به خوش رویی ان ندیده بودمچشمانم را بستم اما در خواب نمیرفتم مگر ان چهره زیبا میگذاشت من خواب را به چشمانم ببینم.... با فکر ان صورت به...
برای مشاهده کامل پست وارد شوید یا ثبتنام کنید.