♣ داستان کوتاه در حال تایپ ✎ تیمارستان عاشقان | faezeh 44 | راشای

تیمارستان عاشقان | faezeh 44 | راشای
◀ نام داستان کوتاه
تیمارستان عاشقان
◀ نام نویسنده
فائزه

faezeh_44

عضو راشای
عضو راشای
تاریخ ثبت‌نام
2025-07-27
نوشته‌ها
9
پسندها
20
امتیازها
3
تیمارستان عاشقان
مقدمه :
تیمارستان به معنای روانی بودن و دیوانه بودن نیست
گاهی وقتا میتوان فهمید دیوانه ها عاقل تر از انسان اند... و این عاقلیت بیش از حد انها را بیمار و در تیمارستان کشانده است...
اگر قرار باشد هر عاقلی روانی و دیوانه باشد پس چرا اسم دانشمند ها و پرفسور ها سر جایشان است؟
؟؟؟؟؟
........
شروع داستان....

روی دیوار نقش دست خونی بود...
رویک دیوار یک قلب تیر خورده و دیگری یک قلب شکسته بود....
برای محافظت از خودم شوکر برداشته بودم اما اینها اصلا کاری به من نداشتند... هرکی سرش در لاک خودش بود و کار خودش را انجام میداد
یکی نقاشی میکرد یکی مینوشت یکی میخندید و یکی گریه میکرد و یکی یک چیزی درست میکرد....
هر کدام مشغول کاری بودند
در واقع اسم اینجا را نمیشد گذاشت تیمارستان...
برای مشاهده کامل پست وارد شوید یا ثبت‌نام کنید.
 
« انجمن رمان نویسی / دانلود رمان / تک رمان / انجمن تک رمان / انجمن راشای »
عقب
بالا