یه شهر بیستاره
یه شهری که نا امیدی به مراهش داره
یه شهری که تورو توش داره؛ ولی هنوزم غم داره
یه شهری که دل نداره و نمیدونه چه حالی داره
یه شهری که توش عاشقی داره که یه لحظه عاشق نمیمونه
یه شهری که توش یه لحظه دل عاشق نمیشه
یه شهری که همش خاطره و یادیه؛ ولی با یاد اون خاطره میمونه
یه شهر خالی از هرچی که آدمهاش داره
یه شهر بیستاره
یه دل بیدلبر
یه دل بیعشق
یه دل پر از غم
یه دل پر از شور و سرگردونی
یه دل پر از درد و پر از شادی
یه دل پر از غصه و پر از خنده
یه دل پر از غصه و پر از گریه
یه دل پر از بغض تو، اون لحظه
یه دل پر از بغض، توی اون لحظه
یه دل پر از اشک
یه دل پر از خالی بودن جات
یه خاطره زیر بارون
یه خاطره توی بیابون
یه خاطره تو دل یخبندون
یه خاطره، ولی بدون اون
یه قطره
یه قطره اشکی که میریزه از چشمم
یه قطره که میریزه از ابرها
یه قطره که تبدیل به بارون میشه و
هر لحظه از دلم رنگ عشق کم میشه.
« انجمن رمان نویسی
/
دانلود رمان
/
تک رمان
/
انجمن تک رمان
/
انجمن راشای
»