✦ VIP ✦ لیست جامع اسامی رمان‌های بی‌نام | راشای

TIFA · 2025-09-13

█ 191. توضیح و خلاصه رمان:

چند تا رمان معرفی کنید که مرد داستان مذهبی باشه فقط داستانش آبکی نباشه

◀نام این رمان:
آدم و حوا
برزخ اما...
عشق با طعم سادگی
حجاب من
تا تلاقی خطوط موازی
صلیب شکسته
لیلی سر به هوا
اسوه نجابت
پرواز را به خاطر بسپار

█ 192. توضیح و خلاصه رمان:

چند تا رمان ازدواج اجباری بگید

◀نام این رمان:
ازدواج اجباری
همسر اجباری
آیدا
مرد مغرور من
قرار نبود
باده
مستی برای شــ.راب گران قیمت از راز.س
زندگی غیر مشترک از سرو روحی
سفید برفی از شاداب حسنی
ثمره انتظار از moon shine
وسوسه از نیلا یا زیبا.ب
بغض عریان زمستان از ساناز زینعلی
ارث بابابزرگ از دل آرا دشت بهشت
ویدیا از فریده بانو
گل آویز از صدف
تاوان گناه خواهرم از pani
آبنبات چوبی از غزل پور نسائی

█ 193. توضیح و خلاصه رمان:

اسم دختره اهو بود اشتباه نکنم اسم پسره هم نیما خلاصه اشم..دوتا خواهر بودن که اهو بزرگه بود که اینا تو راه تصادف میکنن و پدر و مادرش میمیرن بعد دختره میفهمه باباش زن داشته و فامیل زن باباش میشه همین نیما که کمکش میکنه کار پیدا کنه و ویزیتور میشه یه تیکه اش هم یادمه دختره مامان بزرگش خواب میبینه که یه اهو دیده اسمش و میزارن اهو

◀نام این رمان: بی‌قرارم کن از مهرنوش

█ 194. توضیح و خلاصه رمان:

رمان پلیسی میخوام که کلکلی نباشه

◀نام این رمان:
اغوا شده از tromprat
الهه غم و اربـاب دل از ف.نظمیه
دیوانه ها نمی خندند از کلاله قربانی
آرام در تنهایی از حدیثه اسماعیلی
حقیقت معکوس از Fatemeh_R
پناهم باش از مهرنوش
او مرا کشت از س.شب
رئیس کیه از راز.س
زلزله مخرب از راز.س
این گروه خشن از نگار ۱۳۷۳
همسایه پری از افسون امینیان
گیسو کمند ۱ و۲ از نگین حبیبی
سفر به دیار عشق از aramesheeshgh_20
قتل کیارش از مژگان زارع
تا تباهی از پریناز بشیری
آن نیمه دیگر از anital
در آغـ.ـوش باد از نیلا
پارلا از anital
حکم دل از anital و سرو روحی

█ 195. توضیح و خلاصه رمان:

پدر دختره موقعی که دخترش به دنیا میاد به دوستش قول میده دخترش بزرگ شد میدتش به پسر دوستش حالا دختره بزرگ شده و چون باباش بیماری قلبی داره قبول میکنه که پسر دوست باباش ازدواج کنه که میفهمه اون پسر استادشه

◀نام این رمان: مهمان زندگی

█ 196. توضیح و خلاصه رمان:

دختر داستان ازدواج می‌کنه بعد می‌فهمه همسرش مشکل روانی داره و باید دارو مصرف کنه تو سفر کیش برادر همسرش میاد و نجاتش میده، بعد برادر دختره شوهرش رو به قتل میرسونه و دختره با برادرشوهرش ازدواج می‌کنه و مرده تاکید می‌کنه نباید حامله بشه ولی دختره حامله میشه از ترس فرار می‌کنه مشهد بچشم از دست میده اسم مادرشوهرشم آزاده بود، یه دختر خونده ب اسم نفس بزرگ میکنن

◀نام این رمان: رهایم نکن از اعظم صادقی

█ 197. توضیح و خلاصه رمان:

دختره آرایشگاه داشت پسره باشگاه بدن سازی بعد پسره باشگاه رو اورد روبرو ارایشگاه زد میخواست از یه دختره دیگه که تویه آرایشگاه کار میکرد انتقام بگیره. فک کنم بابا دختره صاحب ارایشگاه پلیس بود

◀نام این رمان: انتقام‌گر از فاطمه اشکو

█ 198. توضیح و خلاصه رمان:

دختره تو دانشگاه با یه پسری دوست میشه (پسره برای انتقام بهش نزدیک شده بود) پسره بهش تجاوز میکنه و ولش میکنه
دختره حامله میشه میره. خارج مستقل زندگی میکنه و بچه شو به دنیا میاره

◀نام این رمان: شاهزاده از نیلوفر جهانجو

█ 199. توضیح و خلاصه رمان:

دختره تو سن کم با شوهرش ازدواج می‌کنه شوهرش دکتر بوده و این دوتا به هم خــ ـیانـت میکردن دوتا بچه داشتن و.....

◀نام این رمان: یک مشت خالی از زندگی از یگانه اولادی

█ 200. توضیح و خلاصه رمان:

شخصیت اصلی رمان درمورد دختریه که با خانواده عمه اش همسایه هستن خانواده عمه اش طبقه بالای خونشون زندگی میکنه و با پسرعمه اش خیلی لحه و از همدیگه بدشون میاد و تویه دانشگاه درس میخونن و کم کم عاشق همدیگه میشن

◀نام این رمان: از عشق بدم بدم بدم میاد از سید آوید محتشم (binaha)

TIFA · دوشنبه ساعت 13:42

█ 201. توضیح و خلاصه رمان:

دختری بود که مادرش فوت کرده بود و با پدرش زندگی میکرد.خواستگاری براش پیدا شد به اسم بابک و با اون نامزد کرد بابک بهش گفته بوده که پمپ بنزینی داره ولی در اصل خلافکار بوده و وقتی دختر موضوع رو میفهمه نامزدی رو بهم میزنه و بخاطر ترس از اون به تهران پیش یه خانواده دیگه میره و اونجا محمد رو میبینه و بعد مدتی به هم علاقه مند میسن و نامزد میکنن. بابک که قضیه نامزدی رو میفهمه بچه قبلی محمد رو به اسارت میگیره و به دختره میگه در صورتی برش میگردونم که تو با من ازدواج کنی...

◀نام این رمان: که روزی دل خسته خواهد شد از سحربانو۶۹

█ 202. توضیح و خلاصه رمان:

دختره اسمش باران یا بارانابود و میره خونه ی دوستش که همسایشون هم بودن فکر کنم و داداشش دوستش فکر میکنه پسره !چون موهاش کوتاه بود و خواهرش رو دعوا میکنه و اینکه دختره یه برادر کوچیک تر داشت و باباش اذیتش کرده بود وقتی بچه بوده.

◀نام این رمان: الهه شب از nojan

█ 203. توضیح و خلاصه رمان:

دختري بود به اسم سرمه كه دانشجوي روانشناسي بود و از شيراز واسه گذروندن طرحش به تهران مياد و با يه پسري به اسم شاهان و مادرش كه بيمار بود مواجه ميشه و مادر شاهان كه به هيچ كس عكس العملي نشون نميداد به اين دختر خيلي واكنش نشون داد

◀نام این رمان: شیپور فرشته از ملیکا کمانی

█ 204. توضیح و خلاصه رمان:

شخصیت اصلی رمان درمورد دختریه که با خانواده عمه اش همسایه هستن خانواده عمه اش طبقه بالای خونشون زندگی میکنه و با پسرعمه اش خیلی لحه و از همدیگه بدشون میاد و تویه دانشگاه درس میخونن و کم کم عاشق همدیگه میشن

◀نام این رمان: زهر تاوان

█ 205. توضیح و خلاصه رمان:

ماجرا این بود که دختر توی شب عروسی دوستش خودش جای دوستش جا زده بود چون دوستش راضی به ازدواج نبوده
بعد این مرد که دوستش می خواست باهاش ازدواج کنه خلافکار بوده... دختر رو زندانی می‌کنه بعد یک پسری مسئولیت می گیرد که از دختر ازش حرف بکشه ولی دختره از دست پسر فرار میکنه و بعد از یک مدتی پسره، دختر رو تهدید میکنه که انگار بلایی سر خانوادش در میاره بعد دختره با پیشنهاد یک پیرمردی که عموی همون پسره هست، باهاش ازدواج میکنه تا پسره بهش آزاری نرسونه!! ولی درآخر متوجه میشه اون پیرمرده عمو یا داییشه و ادامه‌ی ماجرا...

◀نام این رمان: آس دل از س.شب

█ 206. توضیح و خلاصه رمان:

در مورد یه دختره بود که خبرنگار بود و یه خلافکار و زخمی دیده بود یا یادم نیس نجاتش داده بود اونام دختر رو گروگان گرفتن چون قیافه رییس رو دیده بود اخرم با خلافکار ازدواج کرد و دوست خلافکار هم از قضا برادرش دراومد فک کنم اسم دوسته سامان بود

◀نام این رمان: منجی شیطان از النا جم و پاییزان

█ 207. توضیح و خلاصه رمان:

دختره تو دانشگاه با یه پسری دوست میشه (پسره برای انتقام بهش نزدیک شده بود) پسره بهش تجـ*ـاوز میکنه و ولش میکنه. دختره حامله میشه میره. خارج مستقل زندگی میکنه و بچه شو به دنیا میاره

◀نام این رمان: شاهزاده

█ 208. توضیح و خلاصه رمان:

دختره یه برادرویه خواهرکوچیکترازخودش داره وپدرومادرشون مرده ان بعدازچندسال عموشون پیداش میشه ومیاداینارومیبره وباپسرعموش ارمیاآشنامیشه وعاشقش میشه ارمیاتصادف میکنه وحافظش روازدست میده وتوی شمال میمونه ولی چندماه بعدحافظش برمیگرده وزنگ میزنه به خانوادش ومیارنش تهران وبادخترعموش ازدواج میکنه

◀نام این رمان: عشق آرام

█ 209. توضیح و خلاصه رمان:

درباره ی یه دختریه که پدرش مریضه و دختره با داداش و مامانش زندگی میکنه ، پرستاره و یه شب برای شب یلدا میره با دوستاش بیرون و شب می خواست برگرده و براش تاکسی میگیرن ، تو تاکسی مرده می خواد به دختره تجـ*ـاوز کنه ولی یه پسر پیدا میشه و نمی زاره و اون راننده هه زنگ می زنه به دوستاش دوستاشم میگن اگه می خواین نکشیمتون باید باهم بخوابین و اون پسره هم به دختره تجـ*ـاوز می کنه
بعد چند ماه دختره حامله می شه و به بدبختی مرده رو پیدا می کنه و بهش می گـه ، مرده هم کلی دعواش شمی کنه چون زنش بهش گفته تو مشکل ژنتیکی داری و اگرم حامله بشم امکان داره بچه طوریش و... مرده میفمه زتش بهش دروغ گفته تو این بین دختره با یه بنگاه دار آشنا میشه و بنگاه دار عاشقش میشه و بعد از سه چهار ماه میفهمه دختره حاملس و ازش جدا می شه.

◀نام این رمان: راز یک سناریو

█ 210. توضیح و خلاصه رمان:

دختره رو ویلچر تو شمال بود یه پسرم دوسش داشت بعد چن نفر از تهران میان ویلا بغلی پسره با دختره دعواش میشه بعد میفهمه اشتباه کرده و بعدا مجبور میکنه دختره رو باهاش زندگی کنه عاشقش میشه

◀نام این رمان: مرد یخی از فاطمه خانوم

TIFA · دوشنبه ساعت 13:53

█ 211. توضیح و خلاصه رمان:

دختره با زن عموش که معتاده فکر کنم، زندگی می کنه و می ره تو رستوران یه مردی کار می کنه که بچه داره و بعد می ره خونشون برای پرستاری از بچه های مرده آخرش هم با همون مرده ازدواج می کنه. یه تیکش یادمه دختره داشت یه چیزی خورد می کرد و یه شال سبز هم به دستش بسته بود که مرده می بینه و چندشش میشه و میگه کثیفه. یه تیکه دیگه اشم دختره داشت زیر پنچره اتاق مرده قربون صدقه زن عموش می رفت مرده هم داشت می شنید فکر کرد داره با نامزدش حرف می زنه

◀نام این رمان: زندگی خصوصی

█ 212. توضیح و خلاصه رمان:

رمان ایرانی با موضوع روانشناسی و رواندرماگری و یا شخصیت های اصلی رواندرمانی بشن رو معرفی کنین و اگر ممکنه چند رمان ایرانی دارای شخصیت اصلی نوجوان دارند یا تربیت نوجوان رو دارند مثا خشت و آینه یا بنفشه معرفی کنید

◀نام این رمان: رمان های نیلوفر قائمی فر ، غزل پورنسائی (غزل سادات) ، راز.س (شاهتوت) ، مریم جلالی و...

█ 213. توضیح و خلاصه رمان:

دختره چشماش سبزه میره مسافرت با مامانش. بعد اونجا با یک پسره که فک کنم دوست مامانش بود اشنا میشه پسره وقتی میبینتش میگه فتبارک الله احسن خالقین جزییات یادمه کلیات نه هعی..... بعد یک سری اتفاق میوفته دختره با یک پسره نمیدونم پارسا بود اشنا میشه باهم ازدواج میکنن حامله میشه ولی چون پسره جز این گروه های مخفی بوده و نباید ازدواج میکردن میکشنش و دختره ام بهش حمله میکنن ولی فقط بچشو میکشن خودشو زنده نگه میدارن بعد خبر به پسر اصلیه میرسه میلی داغون میشه فک میکنه دختره مرده بعد اخرم ازدواج میکنن

◀نام این رمان: تقاص

█ 214. توضیح و خلاصه رمان:

دختر داستان با عشقش قهر کرده و بی اطلاع از اون اومده خونه عمه ش که توی شهر دیگس...شوهر عمه ش مرد مذهبی عست و پسرعمه ش قراره با دختر همسایشون ازدواج کنه و دختر همسایه مدام خونه عمه س و خیلی پرحرفه...پسر داستان هم میاد تو همون شهر تو یه هتل میمونه و دختره رو تهدید میکنه که اگر بامن برنگردی میام دم خونه عمه ت...

◀نام این رمان: بانوی قصه

█ 215. توضیح و خلاصه رمان:

یه پزشک با یه دختر تصادف میکنه که دختره از قبل مشکل پا داشته و میلنگیده بعد میره تو خونه پسره و به عنوان خدمتکار کار میکنه دختر داستان هم یه بچه داشته که فلج بوده و استثنایی بوده بعد وسطای داستان متوجه میشن که پسر داستان یه بیماری جنـ*ـسی داره

◀نام این رمان: همدم از غزل ماه

█ 216. توضیح و خلاصه رمان:

یه خواهر برادری بودن که طی یه تصادف اتوبوس مامانه چون حواسش به پسره پرت میشه دختره و فراموش میکنه و اتوبوس منفجر میشه همه فکر میکنن دختره مرده ولی یه دکتری پیداش میکنه جراحیش میکنه به فرزند خوندگی قبولش میکنه و کمکش میکنه پزشکی قبول بشه بعد از چند سال قبول میشه و میره دانشگاه ک برادره میشه استاد دانشگاهش

◀نام این رمان: جانان از الهه آتش

█ 217. توضیح و خلاصه رمان:

پسره ب دختره تجاوز میکنه بعد عموی پسره ی جوری مجبور میشه با دختره ازدواج کنه ولی بعدا عاشق هم میشن حتی عموا مکه ام میره

◀نام این رمان: سراب را گفت از مریم عباسقلی

█ 218. توضیح و خلاصه رمان:

پسره از خارج میاد. بعد خدمتکار خونه باباش رو میبره خونه خودش مجبورش میکنه باهاش ازدواج کنه. بعد کلی اذیتش میکنه ، دختره بچه دار میشه ولی چون یه روز خدمتکار خونشون از مواد شوینده استفاده کرده و اونم بهش حساسیت داشته از پله ها میفته بچش میمیره و..‌. پسره بعد عاشقش میشه و.‌..

◀نام این رمان: اعتراف کن که عاشقمی

█ 219. توضیح و خلاصه رمان:

اسم شخصیت دختر رمان آرام بود و نابغه ریاضی بود...عاشق دوست برادرش میشه و دوست برادرش برای انتقام به ارام نزدیک شده تا اونو عاشق خودش کنه و بعد ولش کنه...

◀نام این رمان: شهربازی

█ 220. توضیح و خلاصه رمان:

یه دختره بود دانشجو پزشکی دانشگاه شیراز بود با دوستش توی دانشگاه با دو تا داداش دو قلو آشنا میشن عاشق یکی از داداش ها میشه ولی بعد از مدتی پسره میره خارج....

◀نام این رمان: جلد اول: حس معکوس جلد دوم: مجنون تو

✦ VIP ✦ لیست جامع اسامی رمان‌های بی‌نام | راشای

TIFA

[ خَسْتِه دِلاٰنْ ]

TIFA

[ خَسْتِه دِلاٰنْ ]

TIFA

[ خَسْتِه دِلاٰنْ ]