نیاز ابرویی بالا انداخت و منتظر ادامهی حرف نغمه ماند.
- من بیشتر از یک سال این دختر بیچاره رو بازی دادم که ازش اطلاعات بگیرم. گناه داره!
- خب!؟
- خب به جمالت! میگم روحیهی دختره حساسه. میترسم افسرده مفسرده شه دردسر شه برام.
نیاز چانهای بالا انداخت و با کلافگی دستی به پیشانی کشید.
- نترس! هیچیش نمیشه. درضمن من با دخترا کاری ندارم. من هدفم پسرهست و بس.
چهره و حرفهای نغمه رنگ التماس گرفت، خود را جلو کشید و دست راستش را روی دست نیاز گذاشت.
- قربونت برم نیاز جونم. این پسر روانیه. آدم خیلی خطرناکیه. بیا بیخیال شو.
نیاز با خونسردی از جایش بلند شد و به سمت پنجره رفت و به آسمانِ در حال روشن شدن چشم دوخت.
- با دختره به هم بزن. پیجت رو هم پاک کن. تا اینجا خیلی کمکم کردی، دیگه کافیه!
نغمه به...
- من بیشتر از یک سال این دختر بیچاره رو بازی دادم که ازش اطلاعات بگیرم. گناه داره!
- خب!؟
- خب به جمالت! میگم روحیهی دختره حساسه. میترسم افسرده مفسرده شه دردسر شه برام.
نیاز چانهای بالا انداخت و با کلافگی دستی به پیشانی کشید.
- نترس! هیچیش نمیشه. درضمن من با دخترا کاری ندارم. من هدفم پسرهست و بس.
چهره و حرفهای نغمه رنگ التماس گرفت، خود را جلو کشید و دست راستش را روی دست نیاز گذاشت.
- قربونت برم نیاز جونم. این پسر روانیه. آدم خیلی خطرناکیه. بیا بیخیال شو.
نیاز با خونسردی از جایش بلند شد و به سمت پنجره رفت و به آسمانِ در حال روشن شدن چشم دوخت.
- با دختره به هم بزن. پیجت رو هم پاک کن. تا اینجا خیلی کمکم کردی، دیگه کافیه!
نغمه به...
برای مشاهده کامل پست وارد شوید یا ثبتنام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر: