بسم تعالی
این تاپیک دفتر کار نظارت رمان @ZaRa میباشد.
کاربران عزیز از ارسال هرگونه پیام خودداری کنید.
این تاپیک دفتر کار نظارت رمان @ZaRa میباشد.
کاربران عزیز از ارسال هرگونه پیام خودداری کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بسم الله الرحمن الرحیمنام رمان: تناسخ پاییز
نام نویسنده: شقایق مهرلوس
ژانر: اجتماعی، عاشقانه، تخیلیـعلمی(زیاد بهش پرداخته نمیشه)
ناظر : @ZaRa
خلاصه: این رمان روایتگر زندگی دختریست که تنهایی و با شجاعت خود توانسته روی پای خودش بایستد و فارغ از تمام مشکلات، شکست را نپذیرد، کم نیاورد و محکم ادامه دهد؛ اما شخصی که مدتها دنبال او بوده خودش را نشان میدهد، شخصی که برای سالیان دراز منتظر بازگشت اوست... .
″به نام خداوند قلم″
رمان: تایپان
نویسنده: مژگان چکنه
ژانر: جنایی
ناظر: @ZaRa
خلاصه:
آتش هم نتوانست او را از پای در آورد، ولی آن شعلهها اکنون در دلش روشن شده، نه به عنوان عشق! آتش انتقام که هیچوقت قرار نیست خاموش شود، هر روز بیشتر از قبل شعله میکشد؛ روحش را میسوزاند اما، دردناکتر از سوختن قلبش نبود!
نام اثر: ایپیتاف گارنت
نویسنده: تیفانی
ژانر: معمایی، عاشقانه، تراژدی
خلاصه:
جعبهای که نباید گشوده میشد، باز شدهاست. میان تاریکی و نور، میان حقیقتهای مدفون و دروغهای سرنوشتساز، عشق و خ*یانت در هم تنیدهاند. هیچ راهی برای فرار نیست! نه از گذشته، نه از احساسی که آرام و بیرحم، همچون سرنوشت، نزدیک میشود. وقتی بازی آغاز شود؛ مرز میان دوست و دشمن، عشق و انتقام، حقیقت و دروغ، محو خواهد شد.
ایپیتاف گارنت—مرثیهای حکشده بر سنگی سرخ، قصیدهای برای عشقی که در زبانههای تقدیر سوخت. گارنت، گوهری که سرخیاش از خون و آتش زاده شده، گواهی بر پیمانهاییست که یا به جاودانگی میرسند یا در غبار زمان محو میشوند. اینجا، حقیقت و دروغ، عشق و خ*یانت، سرنوشت و انتخاب در هم تنیدهاند؛ همانگونه که آخرین واژههای حکشده بر مزار یک عشق، میان فراموشی و جاودانگی در نوساناند.
نام رمان: سالوس «سالوس: ریا، تزویر، دورویی، فریب»
نویسنده: نسا رحمتی، فاطمه تاجیکی
ژانر: اجتماعی، تراژدی
سبک: رئال
ناظر: @shagha79
خلاصه:
داستان شرح رفاقتی پُر شور و بهشدت صمیمیست.
رفاقتی که با محبت و دوستی و همراهی و... شروع میشه، یه رفاقت پُر تَب و تاب؛ اما بین این رفاقت، یکطرف پُر از دروغه و تقریبا همهچیش دروغه و طرف مقابل آدمی با سادگی زیاد و...
نام رمان: حِرمان
نام نویسنده: نسا رحمتی
ژانر: تراژدی
ناظر: @shagha79
خلاصه رمان: قصهی زندگی دختری که پناه بود؛ ولی پناهی نداشت. دختری که یه گوشه کنج اتاقش محاصره شده بود توسط افکار جنگجویی که همه تلاششون از پا انداختنش بود و پناه منتظر بُریدن از اون زندانی که براش ساخته بودن
نام رمان:در حصار سایه
نام نویسنده: پگاه رئیسی نویسنده راشای
ژانر:عاشقانه_مافیایی
ناظر: @Blueberry
خلاصه رمان: سروش، مامور پلیس با تجربه و متعهد، در عملیات دستگیری یک باند قاچاق اسلحه منجر به قتل یکی از اعضای آن میشود .اما این ماموریت به قیمت سنگینی تمام میشود؛ آتش انتقام این باند دامان او را میگیرد و زندگیاش به شدت در خطر میافتد. در این شرایط بحرانی، نفس، دختر عموی سروش، همبازی و عشق دوران کودکیاش برای نجات او ناچار به اتخاذ تصمیمی دشوار و سرنوشتساز میشود. تصمیمی که نه تنها زندگی سروش را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه عواقب آن بر زندگی نفس نیز سایه میاندازد.
نام: آنتروس
نویسنده: آینازاولادی
ژانر: فانتزی عاشقانه
ناظر: @Blueberry
خلاصه :
این اولین بار است که فردی برای عشق شیطانیاش با همگان میجنگد! داستان عشق بین او و معشوقش شهرهی شهر گشته!
اهریمنان سدی برای آن دو ساختهاند!
اما خداوند هم میداند که شیطانهم روزی عاشق میشود.
سرانجام ستیز آن دو برای سرنوشت عشق بی پایانشان چه خواهد شد؟ زئوس همه چیز را میداند!
رمان کباد
مهدیس امیرخانی
ژانر: اجتماعی، تراژدی
ناظر: @Blueberry
خلاصه:
کباد، رمانی برخواسته از کوچه پس کوچههای شهر و از دل کودکان کار. در حال بیان تاثیرات بیسوادی و ناآگاهی خوانوادهها و پیامدهای جبر و فقر در قالب روایت و داستان.
کباد، روایتی از زندگیهایی که هر کدام قسمتی از درد و رنج هستند.
من به کسی تکیه کرده بودم که خرابهای بیش نبود؛ مأمن آرامش، معشوقهی زیبایم، کسی که به من حس پرواز و رهایی را میداد؛ تنها یک تصور پوچ و تو خالی بود!
شادترین لحظات زندگی من به منفورترین لحظات مبدل شده بود و من در این ویرانهی احساسات بودم.
به این باور رسیده ام که تنها و خستهتر از همیشه هستم و... زندگی من به خاطر یک شیطان فرشتهنما به جهنمی دلگیر تبدیل شده بود.
به روزهای بارانی با آسمانی دلگیر... و بابت روزهایی که برایم ساختی از تو یک خواهش دارم:
- تو مرا دفن کن...
***
سخن نویسنده:
کالویِت به اون سردی آزاردهندهای که تو صدای حس میکنی و میفهمی همهچیز عوض شده گفته میشه.